در گذرگاه زمان...
در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

من هر روز تغییر می کنم

 


 

اگر توانسته باشم درقلب یک انسان

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com 

 

پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم

 

زندگانی من پوچ نبوده است.

 

زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد

 

نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.

 

تنفر همان قدر خوب است که عشق

 

 ودشمن همانقدر خوب است که دوست.

 

برای خودت زندگی کن

 

 

زندگانی را  آنسان که خود می خواهی زندگی کن.

 

واز این رهگذر است که تو

 

باوفاترین دوست انسان خواهی بود.

 

 

_من هر روز تغییر می کنم_

 

 

ودرهشتاد سالگی هم همچنان تجربه می آموزم

 

 وتغییر می کنم.

 

کارهایی را که به انجام رسانده ام

 

دیگر به من ربطی ندارد

 

دیگر گذشته است.

 

من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری

 

در اختیار دارم.

 

 

 

 

 جبران خلیل جبران

 



نظرات شما عزیزان:

باران
ساعت21:00---29 ارديبهشت 1390
جملاتش خيلي زيبا بود....

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, متن کوها, متن زیبا, جملات زیبا, جبران خلیل جبران, توسط آوای خسته ( هانیه )