در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

Amazing Flowers in Real
Life
 
 
من راه آشیان خود را از یاد برده ام


یک دم مرا به گوشه ای راحت رها مکن!


با من تلاش کن تا بدانم نمرده ام...!!!

ارسال در تاريخ چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:خدا, شعر کوتاه , شعر عاشقانه , متن زیبا, متن کوتاه, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

مارک هانکاکس، یک لحظه باور نکردنی را شکار کرده است. یک مرغ عشق آنقدر به تصویر خود در آب زل می زند که سرانجام شیفته آن می شود.
 

روزنامه دیلی تلگراف  نوشته است که او برای گرفتن این عکس یک ماه تمام در نقطه مقابل این منطقه که محل گذر مرغان نغمه سری از این جنس است به کمین نشسته تا سرانجام به این تصاویر دست پیدا کرده است

 

عکاس ابتدا فکر کرده است که مرغ نغمه سر قصد دارد آب بنوشد اما متوجه می شود که او مجذوب انعکاس تصویر خود در آب شده و زمانی متوجه می شود که مرغ دیگری در کار نیست که منقار او تصویر ثابت منقوش در آب را می شکند.

 

مرغان نغمه سر انگلیسی از جمله معدود مرغان نغمه سری هستند که قدرت وارونه حرکت کردن و راه رفته از پایین به بالا بر روی درخت یا سطوح عمودی را دارند.

 

در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com 

 

 

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟

 

***

 

تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌
ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟

 

***

 

مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟

 

***

 

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟

 

***

 

خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟

 

***

 

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟

 

 

مهدی فرجی

ارسال در تاريخ سه شنبه 10 خرداد 1390برچسب:خدا, شعر, قصر, شعر معاصر,مهدی فرجی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

اگر نميتواني بالا روی،  پس سيب باش تا با افتادنت انديشه اي بالا رود

ارسال در تاريخ شنبه 7 خرداد 1390برچسب:خدا, سیب , نیوتون,جاذبه ی زمین, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

پنجره ها رو وا کنین که عشقم از سفر میاد

برای غربت شبم مژده ای از سحر میاد

صدای پاشو می شنوم تو کوچه ها قدم زنون

پر می کشه دلم براش به سوی ماه تو آسمون

آهای آهای ستاره ها فانوس راه اون بشین

بگین بیاد از این سفر تو این شب ستاره چین

پنجره ها رو وا کنین گل بریزین سبد سبد

میاد که پیشم بمونه گفته نمی ره تا ابد

ستاره ها بهش بگین جدایی و سفر بسه

بگین که این شکسته دل یه عمریه دلواپسه

ارسال در تاريخ جمعه 6 خرداد 1390برچسب:خدا, زیبایی, گل, کل بنفشه, عشق, سفر, انتظار, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

http://www.img.upnload.com/images/w6awg2mgkwkcoih7im.jpg


زندگی یک راز است
راز لبخند طراوت ها
زندگی یک رنگ است
رنگ زیبای جدا گشتن از عادت ها
زندگی یک حرف است

حرف عشق است میان علف هرزه صحبت ها
زندگی یک نام است
نام آن کس که نویسی هر روز

دوستت می دارم
زندگی یک خبر است
خبرِ برزگری ساده و پاک
که بگوید امروز غنچه های گل سرخم وا شد
که بگوید امروز نم نم بارانی آمد و باغچه ها زیبا شد
که بگوید امروز بلبل غمزده دیروزی شاد و خندان شده است
زندگی لبخند است
زندگی امید است
زندگی یعنی من
زندگی یعنی تو

زندگی یعنی عشق
و همین هاست شکوفایی تاکستان ها

ارسال در تاريخ پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:خدا, زندگی, محبت, زیبایی, عشق, توسط آوای خسته ( هانیه )

کارت پستال عاشقانه http://www.pix98.org/modules.php?name=News&file=article&sid=209

  

 چشام به راهه تا بیای

ارسال در تاريخ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:خدا,عشق, زندگی, غربت,سفر, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

باريدن مهتاب از دعاي مادر است

 

ماه مرشد بر بالاي بسطام بود، سخن ميگفت. يعني که مهتاب بود.

ماه مرشد مشتي نور بر مزار بايزيد پاشيد، بر سنگي چليپايي که مناجاتي بر آن کنده بودند

و گفت که هزار و صد و شصت و شش بهار ازاين مزار ميگذرد.

ماه مرشد گفت: او که اينجا خوابيده است و نامش سلطان العارفين است روزگاري اما کوچک بود و نام او طيفور بود

و من از او شبهاي بسياري به ياد دارم، که هر کدامش ستارهاي است،

شبي اما از همه درخشانتر بود و آن شبي است که او هنوز کودک بود، خوابيده بود و مادرش نيز، سرد بود و زمستان بود و برف ميباريد

و به جز من که ماه مرشدم همه در خواب بودند.

مادر طيفور لحظه اي چشم باز کرد و زير لب گفت: عزيزکم، تشنه ام، کمي آب به من ميدهي؟

پسر بلند شد و رفت تا کوزه آب را بياورد، اما کوزه خالي بود.

با خود گفت: حتماً در سبو آبي هست. به سراغ سبو رفت. سبو هم خالي بودو پس کوزه را برداشت رفت تا از چشمه آب بياورد.

سوز ميآمد و سرد بود و زمين ليز و يخبندان. و من ميديدمش که ميلرزيد و دستهاي کوچکش از سردي به سرخي رسيده بود.

و ديدم که بارها افتاد و برخاست و هر بار خراشي بر سر و روياش نشست.

چشمه يخ زده بود و او با دستهاي کوچکش آن را شکست و آبي برداشت. به خانه برگشت، ساعتي گذشته بود.

آب را در پياله اي ريخت و بر بستر مادرش رفت. مادرش اما به خواب رفته بود و او دلش نيامد که بيدارش کند.

و همانطور پياله در دست کنار مادرش نشست. صبح شد و من ديگر رفتم.

فردا اما از شيخ آفتاب شنيدم که مادرش چشم باز کرد و ديد که پسرش با پياله اي در دست کنارش نشسته پرسيد: چرا نخوابيده اي پسرم.

پسر گفت: ترسيدم که بخوابم و شما بيدار شويد و آب بخواهيد و من نباشم. مادر گريست و برايش دعايي کرد.

و از آن پس او هر چه که يافت از آن دعاي مادر بود. من نيز از آن شب تاکنون هر شب بر او باريده ام.

که باريدن بر او تکليفيست که خدا بر من نهاده است.

ماه مرشد اين را گفت و به نرمي رفت زيرا شيخ آفتاب از راه رسيده بود.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:خدا,نبی(ص) حضرت زهرا(س) مادر, روز مادر, بایزید بسطامی,, توسط آوای خسته ( هانیه )
ارسال در تاريخ دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:خدا, پیامک میلاد حضرت زهرا(س) و روز مادر, عکس, شعر, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 امسال ولادت حضرت زهرا(س) و روز زن  و بهتر بگم روزمادر مصادف شده با 3 خرداد روز آزاد سازی خرمشهر

خرمشهر آزاد شد .خرمشهر را خدا آزاد کرد.

انشااله که همیشه دل مردم خوبمون شاد باشه .

 

اوج عشق مادری را در این عکس می توان دید.

 

 

عکسی از اولین روزهای جنگ تحمیلی و در روستاهای اطراف خرمشهر ،

که مادر اینگونه فرزندش را در آغوش خود می گیرد تا اگر آسیبی هم رسید به مادر برسد نه به فرزند.

ما همه عکس مادر چینی که کودک دلبندش را برای مصون ماندن از آوار زلزله در آغوش کشیده بود دیدیم و تحسین کردیم

 اما مادران فداکار تو کشور عزیزمون ایران هم فراوان بوده و هستند

قربون همه مادرای صبور و مهربون ایرونی .

روزتون مبارک

همه ما دوستتون داریم و محتاج دعای خیرتون هستیم

ارسال در تاريخ دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:خدا, حضرت زهرا(س), روز مادر, عکس , عشق مادری, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

سلام.

اومدم یه پست شاد بذارم به بهونه ی میلاد حضرت زهرا (س) و روز مادر. اما دلم شاد نیست که از شادی بگم...

عیدتون مبارک

 

 

 

 

 

 

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:خدا, حضرت فاطمه(س), روز مادر,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 چشم بد دور،

                                          عمرتان بسیار

                                                                                کس نبیندملالتان آقا!

   مانمردیم خون دل بخوری

                                                                                 تخت باشد خیالتان آقا.

برگرفته از وبلاگ گلچین کلیپ مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی

 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 28 ارديبهشت 1398برچسب:خدا,رهبر, ولی فقیه, شعر کوتاه, اشک, غم, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

من هر روز تغییر می کنم

 


 

اگر توانسته باشم درقلب یک انسان

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com 

 

پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم

 

زندگانی من پوچ نبوده است.

 

زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد

 

نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.

 

تنفر همان قدر خوب است که عشق

 

 ودشمن همانقدر خوب است که دوست.

 

برای خودت زندگی کن

 

 

زندگانی را  آنسان که خود می خواهی زندگی کن.

 

واز این رهگذر است که تو

 

باوفاترین دوست انسان خواهی بود.

 

 

_من هر روز تغییر می کنم_

 

 

ودرهشتاد سالگی هم همچنان تجربه می آموزم

 

 وتغییر می کنم.

 

کارهایی را که به انجام رسانده ام

 

دیگر به من ربطی ندارد

 

دیگر گذشته است.

 

من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری

 

در اختیار دارم.

 

 

 

 

 جبران خلیل جبران

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, متن کوها, متن زیبا, جملات زیبا, جبران خلیل جبران, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

خواهشا بدونِ دیدنِ ادامه ی مطلب نرید



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, شگفتی های آفرینش, طبیعت زیبا,تصاویر زیبا, عکس زیبا, عکس گل, انعکاس, آب, قطره,باران, رنگین کمان,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

ادامه ی مطلب را حتما ببینید؛ ضرر نمیکنید

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, عجایب خلقت, مراحل تکامل توت فرنگی, توت فرنگی, میوه های نو برانه,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 

 

در روایت است که آدم (علیه السلام) به پیشگاه باریتعالی شکوه کرد که:


«پروردگارا! شیطان را بر من سلطه بخشیدی و وسوسه هایش را همچون خون در

رگ هایم روان ساختی. به من نیز در برابرش چیزی عنایت کن.»


خدا فرمود:

ای آدم! هر کس از فرزندانت که به اندیشه ی گناه افتد، در نامه ی کردارش نمی

نویسم مگر انجامش دهد، و هر کس به اندیشه ی کار نیکی افتد، پاداش آن کار را

برایش می نویسم و اگر به انجامش آورد، ده برابر برایش می نویسم

 

آدم (علیه السلام) گفت:

«پروردگارا! بیشتر می خواهم.»

خدا فرمود:

هر کس از فرزندانت که به گناه افتد و سپس توبه کند، گناهش را می آمرزم.

آدم (علیه السلام) گفت:

«پروردگارا! بیشتر می خواهم.»

خدا فرمود:.

درِ توبه را برایشان باز می گذارم تا هنگامی که جانشان به گلو رسد.

آدم (علیه السلام) گفت «پروردگارا! همین بس است.»

ارسال در تاريخ شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, پروردگار, نجوای دل, گفتکو با خدا, آدم و حوا, مرگ, توبه, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 

 

 

 عصر یک جمعه ی دلگیر 

 دلم گفت بگویم / بنویسم

                 که چرا عشق به انسان نرسیدست

    و چرا آب به گلدان نرسیدست

         و هنوزم که هنوز است

         غم عشق به پایان نرسیدست

 

  بگو حافظ دل خسته زِ شیراز بیاید

  بنویسد

  که چرا یو سف گمگشته به کنعان نرسیدست

  و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست

 

***

 

  عصر این جمعه ی دلگیر

  وجودِ تو کنارِ دلِ هر بی دلِ آشفته شود حس

                  تو کجایی گل نرگس؟؟!!

 

در ادامه ی مطلب عکس و  پیامک های مربوط به این روز را مشاهده می کنید.

 


 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, امام عصر (عج) ,مهدی صاحب الزمان (عج), ظهور,آخرالزمان, منجی, پیامک های زیبا, پیامک های مذهبی,, توسط آوای خسته ( هانیه )

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

لطفا ادامه ی مطلب را هم مشاهده کنید



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, مزارع زیبای گندم, مزارع گندم, عکس, عکس های زیبا, مناظر زیبا, عکس از طبیعت , گندمزار, عکس گندمزار, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

لطفا ادامه ی مطلب را هم مشاهده کنید



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دو شنبه 19 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, عکس, عکس طبیعت, عکس مناظر زیبا, عکس زیبا, طبیعت چشم نواز, زیبایی ها ی خزان, پاییز, برگهای پاییزی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

 

پرسیدم..... ،

چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

 با كمی مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس برای آینده آماده شو .

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن ،

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

پرسیدم ،

آخر .... ،

و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ... 


 

هر روز صبح  ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،

آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،

مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..

به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،

كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،

 

زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست


 
ارسال در تاريخ یک شنبه 18 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, زلال , آسمان , آبی, بیکرانه, شیر, آهو,زندگی,رابسه,زیبایی, چگونه بهتر زندگی کنیم, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

 

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,روز معلم,کتاب های دبستان, تصمیم کبری,مدرسه,روباه,کلاغ,دهقان فداکار, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 

دانشمندی جوان و نابغه، اما دردمند و گمنام

تا به حال عکس این دانشمند جوان و نابغه کشور را دیده اید؟

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com


جوانی که با همه دردها و مشکلات جسمانی تا آخرین لحظات زندگی خود دست از کسب علم و دانش برنداشت و مدال های افتخار را یکی پس از دیگری به گردن آویخت.

محمد شیرعلی شهرضا که از دانشجویان ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و متولد سال 1365 بود، دانشجوی نابغه دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف که دانشجوی نمونه کشوری سال 86، دارنده رتبه اول جشنواره جوان خوارزمی در سال 85 و پژوهشگر ممتاز انجمن رمز ایران بود. در طول دوره کارشناسی خود موفق به ارایه 80 مقاله علمی در کنفرانس‌های بین‌المللی شد و 13 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر علمی پژوهشی داشت و یک اختراع ثبت شده نیز از خود به جا گذاشت.

او در سال 1385 به عنوان پژوهشگر جوان ممتاز انجمن رمز ایران در مقطع کارشناسی برگزیده شد و در دومین کنفرانس بین‌المللی ایکتا 2006 (ICTTA 2006) به عنوان جوان‌ترین محقق انتخاب شد و همچنین در یازهمین کنفرانس بین‌المللی انجمن کامپیوتر ایران (CSICC2006) به عنوان جوان‌ترین محقق برگزیده شد. این دانشجوی فقید یک کتاب به عنوان "آموزش الگوریتم‌ها" تألیف کرد و همچنین 2 بخش برای دایره المعارف Encyclopedia of Mobile Computing &commerce و کتاب Handbook of on secure Multimedia Distribution را نوشته است. زمینه‌های تحقیقاتی مورد علاقه وی نهان‌نگاری اطلاعات، برنامه‌نویسی تلفن همراه و سیستم‌های تفکیک کاربران انسانی از ماشین بود.

وی چندی پیش بر اثر ناراحتی ستون فقرات درگذشت. محمد شیرعلی شهرضا با ایمان و اعتماد به نفسی که داشت لحظه ای خود را اسیر درد و رنجی نکرد که تمام عمر گریبانگیرش بود. اگر چنین کرده بود قطعا از این عمر کوتاه اما پرثمر وی نشانی بر جای نمانده بود.

 

 

ارسال در تاريخ پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, دانش,علم,دانشمند,نابغه,محمد شیرعلی شهرضا, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

در گذر گاه زمان

            خیمه شب بازی دهر

                            با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد

عشق ها می میرند

               رنگ ها رنگ دگر می گیرند

                                             و فقط خاطره هاست

                                                              که چه شیرین و چه تلخ

                             

                        دست نا خورده به جا می ماند

 

 

ارسال در تاريخ پنج شنبه 5 اسفند 1398برچسب:زمان,گذرگاه,خیمه شب بازی,خاطره,, توسط آوای خسته ( هانیه )

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد