در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

سلام. شهادت امام خوبمون؛ موسی الکاظم رو به همه تسلیت میگم.

شهادت پدر ولی نعمتون امام رضا (ع) است.

این روزا ، نه کلا تو همه ی روزا امام زمانمون از همه غریب تره. نمیدونم من که ادعای شیعه بودن دارم کلی باعث شکستن قلب آقا شدم. اصلا انگار یادمون رفته آقا شما هم هستی. یادمون رفته دعای شماست که ما رو نگه داشته وگرنه تو عذاب گناهامون غرق شده بودیم. دعا کن برام آقاجون، دعا کن نهایتش تا ماه رمضون آدم بشم. انگار هرچی میگذره بیشتر تو غفلت خودم فرو میرم. سفر مکه و کربلا و سوریه و البته از همه واجبتر مشهد، از خدا بخواه قسمتمون کنه، نذار عطر مدینه از یادم بره. صفای کعبه از دلم بره. اون غربت سامرا و شکوه کاظمین. کاش الان تو روز شهادت آقا تو کاظمین بودیم. تو حرمش دورضریح 2 امام طواف میکردیم و میگفتیم آقا جون ، ما رو فدای یوسفتون کنید. دعا کنید هنگام ظهور منکر ولایت عزیز زهرا (س) نشیم.

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

ارسال در تاريخ سه شنبه 7 تير 1390برچسب:خدا, امام موسی کاظم(ع), یوسف زهرا (س), توسط آوای خسته ( هانیه )

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد